اراده کن که جهانی به شوق راه بیفتد
به سینۀ همه، آن شور دلبخواه بیفتد
گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
شگفتا راه عشق است این، که مرد جاده میخواهد
حریفی پاکباز و امتحان پسداده میخواهد
از مرز رد شدیم ولی با مصیبتی
با پرچم سیاه به همراه هیأتی
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
بگو چه بود اگر خواب یا خیال نبود؟!
که روح سرکش من در زمان حال نبود
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری