وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
بیا که آینۀ روزگار زنگاریست
بیا که زخمِزبانهای دوستان، کاریست
باز این چه شورش است، مگر محشر آمده
خورشید سر برهنه به صحرا در آمده