وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم