ما شیعۀ توایم دل شادمان بده
ویران شدیم، خانۀ آبادمان بده
پیوستگان عشق تو از خود بریدهاند
الفت گرفته با تو و از خود رمیدهاند
یک پرده در سکوت شکستم، صدا شدم
رفتم دعای ندبه بخوانم، دعا شدم
اى آفتاب مهر تو روشنگر وجود
در پیشگاه حکم تو ذرات، در سجود
روی تو برده رونق ماه تمام را
مجذوب کرده جلوهٔ تو خاص و عام را