شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
شب کویر، شبی ساکت است و رازآلود
شب ستاره شدن زیر آسمان کبود
اسیر هجرت نورم که ذرّه همدم اوست
گل غریب نوازم که گریه شبنم اوست
ستاره بود و شفق بود و فصل ماتم بود
بساط گریه برای دلم فراهم بود
اجازه هست کنار حرم قدم بزنم
برای شعر سرودن کمی قلم بزنم
دوباره ماه محرّم، دوباره بوی حسین
دوباره بر سر هر كوچه گفتوگوی حسین
غریب شهر قمی... نه، که آشنا هستی
تو مثل فاطمه، معصومۀ خدا هستی
قرار بود بیایی کبوترش باشی
دوباره آینهای در برابرش باشی