از چشمهای تارمان اشک است جاری
ای آسمان حق داری اینگونه بباری
این شعر را سخت است از دفتر بخوانیم
باید که از چشمان یکدیگر بخوانیم
تا آسمانت را کمی در بر بگیرد
یک شهر باید عشق را از سر بگیرد
دور و بر خود میكشی مأنوسها را
اِذن پریدن میدهی طاووسها را