با گریه نوشت... با چه حالی میرفت
آن توبهسرشت... با چه حالی میرفت
افسوس که این فرصت کوتاه گذشت
عمر آمد از آن راه و از این راه گذشت
زیبایی چشمهسار در چشمش بود
دلتنگی و انتظار در چشمش بود
شوریدهسری مسافری دلخسته
مانند نماز خود، شکسته بسته...
ای دوست ز رحمت، دلِ آگاهم ده
در ماه دعا سیرِ الی اللّهم ده