بد نیست که از سکوت تنپوش کنی
غوغای زمانه را فراموش کنی
والایی قدرِ تو نهان نتوان کرد
خورشیدِ تو را نمیتوان پنهان کرد
در شهر شلوغ، خلوتی پیدا کن
در خلوت خود قیامتی برپا کن
آن روز که شهر از تو پر غوغا بود
در خشمِ تو هیبت علی پیدا بود
گهگاه تنفسی به اوقات بده
رنگی به همین آینهٔ مات بده