جاریست چو باران عرق شرم به رویم
از عفو تو یا از گنه خویش بگویم؟
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
خواهان تو هر قدر هنر داشته باشد
اول قدم آن است جگر داشته باشد...
وقتی پدرت حضرت حیدر شده باشد
باید که تو را فاطمه مادر شده باشد
این کیست که آقای جوانان بهشت است؟
نامیست که بر کنگرۀ عرش نوشته است