حاشا | شعر هیأت

همیشه سفره‌اش وا بود با ما مهربانی کرد
هزاران بار آزردیمش اما مهربانی کرد

رضا یزدانی

امام حسن مجتبی علیه‌السلام

ترجیع‌بند

در آن تاریک، دل می‌بُرد ماه از عالم بالا
گرامی باد این رخشنده، این تابان بی‌همتا

رضا یزدانی

حضرت علی اکبر علیه‌السلام

قصیده‌واره

عشق تو کوچه‌گرد کرد مرا
این منِ از همیشه تنهاتر

رضا یزدانی

مسلم بن عقیل علیه‌السلام

غزل

آتش: شده از خجالت روی تو آب
خانه: شده بعد رفتن تو بی‌خواب

رضا یزدانی

حضرت فاطمه علیهاالسلام

رباعی

کجا سُکری که اینجا هست، در خُم می‌شود پیدا؟
بگو مستی ما از دور چندم می‌شود پیدا

رضا یزدانی

حضرت معصومه علیهاالسلام

غزل

دنبال چه‌ای؟ ای دل در دام ِ فریب!
از کرب‌وبلا تو را همین نکته نصیب:

رضا یزدانی

یاران شهید

رباعی

این همه آیینگی از انعکاس آه کیست؟
چشمه‌ها در رودرود غصۀ جانکاه کیست؟

رضا یزدانی

زیارت اربعین

غزل

بر خاکی از اندوه و غربت سر نهاده‌ست
بر نیزهٔ تنهایی خود تکیه داده‌ست

رضا یزدانی

عاشورا

غزل