جهاد شعری

کُمِیت(۱) می‌آید در مقابل امام صادق(عليه‌السّلام) یک قصیده‌ای می‌خواند. شعر کُمِیت جهاد است، شعر دِعبِل(۲) جهاد است؛ امّا شعر بسیاری از شعرایی که در مدح رسول‌الله(صلّى‌الله‌عليه‌وآله) شعر می‌گفتند، در توحید خدا شعر می‌گفتند -به شعرهایی که در مدح عبدالملک می‌گفتند، کاری نداریم- جهاد نیست. چرا؟ چون برای عبدالملک اشکالی ندارد که در مدح رسول‌الله(صلّى‌الله‌عليه‌وآله) شعر بگویند. کاری نداریم که اگر عبدالملک در زمان رسول‌الله(صلّى‌الله‌عليه‌وآله) بود، به جای جدّش یا سَلَفش ابوسفیان، او هم با رسول‌الله(صلّى‌الله‌عليه‌وآله) می‌جنگید؛ اما حالا که رسول‌الله(صلّى‌الله‌عليه‌وآله) نیست، هرچه می‌خواهند برای رسول‌الله(صلّى‌الله‌عليه‌وآله) شعر بگویند؛ برای او اهمّیّتی ندارد.
او می‌گوید من جانشین رسول‌اللهم. برای او اهمّیّت دارد که کسی دربارۀ فرزند رسول‌الله(صلّى‌الله‌عليه‌وآله)، یعنی علی‌بن‌الحسين‌السجاد(عليه‌السّلام) شعر نگويد. کُميت که می‌آید دربارۀ علی‌بن‌الحسين(عليه‌السّلام) شعر می‌گوید، شعرش جهاد است؛ چرا؟ چون مضمونش درگیری با هشام‌بن‌عبدالملک و با خود عبدالملک –خلیفۀ زمان- است. همان روز خیلی‌ها بودند که برای رسول‌الله(صلّى‌الله‌عليه‌وآله) شعر می‌گفتند، در توحيد شعر می‌گفتند، اما هیچ‌گونه مبارزه‌ای محسوب نمی‌شد، درگیری محسوب نمی‌شد؛ لذاست که جهاد هم نبود. بنابراین شعر گفتن فرق می‌کند. دعبل خزاعی شعرش جهاد است، کمیت شعرش جهاد است.
آن‌وقت امام صادق(عليه‌السّلام) چون که یک عمل مجاهدت‌آمیزِ اسلامی انجام گرفته، از این زن بیوه، از آن جوان فقیر، از آن پیر فرتوت، از آحاد بنی‌هاشم پول می‌گیرد، چند هزار دينار پول درست می‌کند، می‌دهد به کمیت. پس ببینید قضیه فرق می‌کند. نماز خواندن یک وقت جهاد است، یک وقت جهاد نیست؛ انفاق کردن یک وقت جهاد است، یک وقت جهاد نیست؛ شعر گفتن همین‌جور، چیز نوشتن همین‌جور، فکر کردن همین جور؛ راه رفتن گاهی در یک صورتی جهاد است، در یک صورتی جهاد نیست.(۳)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. کمیت‌بن‌زید اسدی(۶۰–۱۲۶ق) از شاعران عرب‌زبان و از مدیحه‌سرایان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) است. او محضر امام سجّاد و امام باقر و امام صادق(علیهم‌السلام) را درک کرده است؛ و در سال ۱۲۶ به دست مأموران خلیفه به شهادت رسید و در کوفه مدفون گردید.
۲. دعبل‌بن‌علی خزاعی (۱۴۸–۲۴۶ق) از اصحاب امام کاظم و امام رضا و امام جواد(علیهم‌السلام) بود. اشعار متعدّدی از او در شأن اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و بیان معارف شیعه بر جای مانده است. به دلیل طعن‌هایش بر خلفای عبّاسی دائماً در حال گریز و سفر بود. در نهایت نیز عمّال خلافت وی را به شهادت رساندند.
۳. «همرزمان حسین(علیه‌السلام): مجموعه‌ سخنرانی‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۱ در هیآت انصارالحسین(علیه‌السّلام) تهران»، ص۱۰۹.