رضا خورشیدی‌فرد | شعر هیأت

گل محمدی

کم نیست گل محمدی در باغش
گل‌های بهشتند همه مشتاقش

امام سجاد علیه‌السلام

رباعی

حضرت عابس

غالب شده بود ترس بر عرصۀ جنگ
پر بود تمام معرکه از نیرنگ

عابس بن شبیب علیه‌السلام

رباعی

سر به زیر...

آمد به حرم، اگرچه دیر آمده بود
با اشک سوی نعم الامیر آمده بود

حر ریاحی علیه‌السلام

رباعی

حدود ساعت سه

دقیقه‌های پر از التهاب دفتر بود
و شاعری که در اندوه خود شناور بود

امام حسین علیه‌السلام

مرثیه با شکوه

غزل

فزت و ربّ الکربلا

باران ندارد ابرهای آسمانش
باران نه اما چشم‌های مهربانش...

حضرت علی اکبر علیه‌السلام

مرثیه با شکوه

غزل

صراط المستقیم من!

همه گویند مجنونم همه گویند «دیوانَه‌م»
دلیل عاقلانه بودنش را من نمی‌دانم

امام رضا علیه‌السلام

غزل

سورهٔ نور

دور و بر خود می‌كشی مأنوس‌ها را
اِذن پریدن می‌دهی طاووس‌ها را

حضرت معصومه علیهاالسلام

در سایۀ بیت‌النور

ترکیب‌بند

حرم یعنی...

حرم یعنی نگاه آبی دریا و طوفانش
حرم یعنی تلاطم‌های امواج خروشانش

شهدا

شهادت‌نامه

غزل

توکلت علی الله

روی زمین نگذاشتی شب‌ها سر راحت
وقتی که دیدی مستمندی را سر راهت

امام علی علیه‌السلام

فصل شهادت

غزل

چهار رکعت دلواپسی

میان بارش بارانی از ستاره رسید
اگرچه مثنوی... اما چهارپاره رسید

حضرت ام البنین علیهاالسلام

شهادت‌نامه

مثنوی

نمازِ سر

هیچ کس تا ابد نمی‌فهمد
شب آن زن چگونه سر شده بود

امام حسین علیه‌السلام

قطعه