الشام...الشام...الشام... غربتشمار شهیدان
اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان
میخواهم ای شام نیلی! آنقدر آتش بگریم
تا عاقبت گم شوم گم، گم در غبار شهیدان
میخواهم آنسان بگریم تا در تَف خون بپیچد
پژواک فریادهای دنبالهدار شهیدان
هیهات هیهات هیهات: بانگ اناالحقّ عشق است
هیهاتگو میروم من تا پای دار شهیدان
ای عشق آلوده دامن! شاید شفیع تو باشم
گر روز محشر برآرم سر از تبار شهیدان
جان بر لب آمد کجایی؟ ای خونبهای من و عشق!
الغوث الغوث الغوث ای انتظار شهیدان