رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
ردِّ هزار چلچله را پر كشیدهای
تا از شب طلائیه سر در بیاوری
كنج كدام خاطره جا مانده غربتت
رفتی نشانی از غم مادر بیاوری
این قطعه خاك، بوی ملائك گرفته است
ای كاش هدیه، تربت سنگر بیاوری
میشد كه در مسیر رهایی شكوفه داد
بوی بهشت از دل معبر بیاوری
از پشت خاكریز، نه از پشت میزها
شمعی به یاد غربت حیدر بیاوری
زخمیترین نشانۀ پرواز در تو بود
رفتی كه تا دو بال سبكتر بیاوری