شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

مرز حقّ و باطل

دل در صدف مهر علی، دل باشد
جان‌ها به ولایش متمایل باشد
گفتند که ذوالفقار او را دو دَم است
تا مرز میان حقّ و باطل باشد

اوصاف جمیل، از علی یافت جمال
انصاف از او رسید تا حدّ کمال
در طول حکومتش نبخشید به کس
یک درهم بی‌حساب از بیت المال

در بُت‌شکنی علی خلیل است خلیل
حق را به خدا قسم دلیل است دلیل
میزان عدالت علی، بی‌تردید
در دست برادرش عقیل است عقیل

جان با هیجان گِرد سرش می‌گردید
پروانهٔ دل دور و برش می‌گردید
در عمرِ کمِ زمامداریِ علی
اسلام، به گِرد محورش می‌گردید

آفاق کجا نور جَلی را حس کرد؟
آرامش صبح اَزَلی را حس کرد؟
جز پنج بهار فرصت زود گذر
کی طعم عدالت علی را حس کرد؟