یا حبیب

از برق تیغ او احدی بی‌نصیب نیست
این کیست؟ این‌که آمده میدان «حبیب» نیست؟

شمشیر آبدیدۀ صفین و نهروان
می‌رقصد و میانۀ میدان رقیب نیست

او از فداییان علی بوده سال‌ها
این طرز رزم و شوق شهادت عجیب نیست

حالا شده فدایی فرزند مرتضی
او را برای وعدۀ میثم شکیب نیست

آن‌کس که دل به دست امامش سپرد و بس
در راه خود، اسیر فراز و نشیب نیست

از درد مرگ، عاقبت او هم نجات یافت
این درد را به غیر شهادت طبیب نیست

عصر دهم حسین نگاهی به دشت کرد
دیگر کسی کنار امامِ غریب نیست

یا مسلم بن عوسجه! یا هانی! یا حبیب!
«نام حبیب هست و نشان حبیب نیست»