آه از آن ساعتی | شعر هیأت

آزاده است، بندۀ آقای عالم است
سلمان خیمه‌گاه حسین است، «اَسلَم» است

سیدمحمدمهدی شفیعی

یاران شهید

غزل

مصحف نوری و در واژه و معنا تازه
وحی آیات تو هر لحظه و هرجا تازه

سیدمحمدجواد شرافت

عاشورا

غزل

می‌رفت که با آب حیات آمده باشد
می‌خواست به احیای فرات آمده باشد

حسن بیاتانی

حضرت عباس علیه‌السلام

غزل

سقفی به غیر از آسمان بر سر نداری
تو سایه بر سر داشتی دیگر نداری

حسن بیاتانی

حضرت علی اصغر علیه‌السلام

غزل

آیینه بود و عاقبت او به خیر شد
دل را سپرد دست حسین و «زهیر» شد

سیدمحمدمهدی شفیعی

زهیر بن قین علیه‌السلام

غزل

از برق تیغ او احدی بی‌نصیب نیست
این کیست؟ این‌که آمده میدان «حبیب» نیست؟

سیدمحمدمهدی شفیعی

حبیب بن مظاهر علیه‌السلام

غزل

دلم پرواز می‌خواهد، رها در باد خواهم شد؟
نمی‌دانم از این حبس ابد آزاد خواهم شد؟

عباس همتی

حر ریاحی علیه‌السلام

غزل

گریه بود اولین صدا، آری!
روز اول که چشم وا کردیم

قاسم صرافان

امام حسین علیه‌السلام

غزل

ای در دلم محبت تو! هست و نیستم!
هستی تویی بدون تو من هیچ نیستم

حسن زرنقی

امام حسین علیه‌السلام

غزل

گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین

وحید قاسمی

امام حسین علیه‌السلام

غزل

کاش تا لحظۀ مردن به دلم غم باشد
محفل اشک برای تو فراهم باشد

زهرا نظری

آغاز محرم

غزل

چقدر ریخته هر گوشه و کنار، غم این‌جا
نشسته روی دو زانو امام، هر قدم این‌جا

محمدحسین ملکیان

کربلا

غزل

بر من بتاب و جان مرا غرق نور کن
از مشرق دلم به نگاهی ظهور کن

محسن ناصحی

امام حسین علیه‌السلام

غزل

هر سال، ماجرای تو و سوگواری‎‌ات
عهدی‌ست با خدای تو و خون جاری‌ات

حسین دارند

آغاز محرم

غزل

قسم به ساحتِ شعری که خورده است به نامم
قسم به عطر غریبی که می‌رسد به مشامم

حسین طاهری

آغاز محرم

غزل

این صورت سپید، به سرخی اگر رسید
کارم ز اشک با تو به خونِ جگر رسید

مهدی مردانی

آغاز محرم

غزل

هستی ندیده است به خود ماتم این‌چنین
کی سایه‌ای شد از سر عالم کم این‌چنین؟

صادق میرزایی‌پور

آغاز محرم

غزل

نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی
به دنیا می‌دهد بی‌تابیِ گهواره پیغامی

سیدحمیدرضا برقعی

حضرت علی اصغر علیه‌السلام

غزل

عشق تو کوچه‌گرد کرد مرا
این منِ از همیشه تنهاتر

رضا یزدانی

مسلم بن عقیل علیه‌السلام

غزل

شبی ابری شدم سجاده را با بغض وا کردم
به باران زلال چشم‌هایم اقتدا کردم

اعظم معارف‌وند

امام عصر علیه‌السلام

غزل