آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
میگریم از غمی که فزونتر ز عالَم است
گر نعره برکشم ز گلوی فلک، کم است
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
ماه عشق است ماه عشّاق است
ماه دلهای مست و مشتاق است
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته