تو آمدی و بهشت برین مکه شدی
امان آمنه بودی امین مکه شدی
کنار پنجرهفولاد، گریه مغتنم است
در این حریم برای تو گریه محترم است
سلام بر تو که سلطانِ مُلکِ عشق، رضایی
سلام بر تو که مقبولِ آستان خدایی
شب بود و بارگاه تو چون خرمنی ز نور
میریخت در نگاه زمین آبشار طور
چهره انگار... نه، انکار ندارد، ماه است
این چه نوریست که در چهرۀ عبدالله است؟
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزلهای فراوان باشد