هرچند عیان است ولی وقت بیان است
عشق تو گرانقدرترین عشق جهان است
افقهای باز و کرانهای تازه
زمینهای نو، آسمانهای تازه
ای پر سرود با همۀ بیصداییات
با من سخن بگو به زبان خداییات
شوکران درد نوشیدم، دوا آموختم
غوطه در افتادگی خوردم، شنا آموختم
حاجیان را گفت: آنجا کعبه عریان میشود
در طواف کعبه آنجا جسمتان جان میشود
ای هزار آینه حیران تو یا ثارالله
صبح سر زد ز گریبان تو یا ثارالله
و خانهها، همه، هر جا، خراب خواهد شد
در آسمان و زمین، انقلاب خواهد شد
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم