پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتش‌دان شده
پروانه شد تا شعله‌ور سازد پرش را
پیچید در شوق شهادت باورش را
گفت رنجور دلش از اثر فاصله‌هاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدله‌هاست
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
وقتی عدو به روی تو شمشیر می‌کشد
از درد تو تمام تنم تیر می‌کشد
این كیست از خورشید، مولا، ماه‌روتر
بی‌تاب‌تر، عاشق‌تر، عبدالله روتر
چه شب است یا رب امشب كه شكسته قلب یاران
چه شبى كه فیض و رحمت، رسد از خدا چو باران
