هله! ای باد که از سامره راهی شدهای
از همان شهر پر از خاطره راهی شدهای
یاد تو آیینه و نام تو نور
ذکر تو خیر است و کلام تو نور
دو جلوۀ ابدی از درخششی ازلی
به خُلق و خو، دو محمد؛ به رنگ و بو دو علی
تو را اینگونه مینامند مولای تلاطمها
و نامت غرش آبی آوای تلاطمها
سلمان کیستید؟ مسلمان کیستید؟
با این نگاه، شیعهٔ چشمان کیستید؟
دستی به پهلو دارد و دستی به دیوار
دادهست تکیه مادر هستی به دیوار