شنیدم ره‌نوردان محبت
شدند آیینه‌گردان محبت
«بشنو از نی چون حکایت می‌کند»
شیعه را در خون روایت می‌کند
به نام خداوند جان و خرد
کز این برتر اندیشه برنگذرد
باید که تو را حضرت منان بنویسد
در حد قلم نیست که قرآن بنویسد
دست‌هایت را که در دستش گرفت آرام شد
تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد
