از جاری لطف آسمانها میگفت
از رحمت بیکران دریا میگفت
والایی قدرِ تو نهان نتوان کرد
خورشیدِ تو را نمیتوان پنهان کرد
یک کوه رشید دادهام ای مردم!
یک باغ امید دادهام ای مردم!
در راه خدا تن به خطر باید داد
در مقدم انقلاب سر باید داد
آن روز که شهر از تو پر غوغا بود
در خشمِ تو هیبت علی پیدا بود