در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز
چشمان تو دروازۀ راز سحر است
پیشانیات آه، جانماز سحر است
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر
با زمزمۀ سرود یارب رفتند
چون تیر شهاب در دل شب رفتند
شاید که برای تعزیت میآید
تشییع تو را به تسلیت میآید
تا چند از این داغ لبالب باشیم
در آتشِ آه و حسرت و تب باشیم