ای قدر تو بر مردم دنیا پنهان
چون گوهر در سینۀ دریا پنهان
از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه
با قامت سرو و با رخی همچون ماه
پیراهنت از بهار عطرآگینتر
داغت ز تمام داغها سنگینتر
آن لاله که عشق و خون بهارش بودند
گلهای مدینه داغدارش بودند
در بين ملائک از تو نام آوردهست
نام از تو شکوه ناتمام آوردهست