خورشید سامرا و کریم جهان تویی
ما را بده پناه، که کهف امان تویی
همه گویند مجنونم همه گویند «دیوانَهم»
دلیل عاقلانه بودنش را من نمیدانم
دور و بر خود میكشی مأنوسها را
اِذن پریدن میدهی طاووسها را
در میان جامعه از آه خود با ماه گفتم
أیها الهادی النقی؛ یابن رسول الله گفتم