قلم چگونه گذارد قدم به ساحت تو
توان واژه کجا بود و طرح صحبت تو
چگونه جمع کند پارههای جانش را؟
به خیمهها برساند تن جوانش را
رسید و گرد راهش کهکشانها را چراغان کرد
قدم برداشت، نیشابور را فیروزه باران کرد
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزلهای فراوان باشد
هنوز راه ندارد کسی به عالم تو
نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو