ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
شوکران درد نوشیدم، دوا آموختم
غوطه در افتادگی خوردم، شنا آموختم
اگر نوبهارم، اگر زمهریرم
اگر آبشارم، اگر آبگیرم
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
دلا بكوش كه آیینۀ خدات كنند
به خود بیایی و از دیگران جدات كنند