به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
سر و پای برهنه میبرند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
دل اگر تنگ و جان اگر خستهست
گاه گاهی اگر پریشانیم
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را