بعید نیست غمت همچنان شهید بگیرد
بگیرد و همه جا باز بوی عید بگیرد
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی
تو که هر روز و هر جا زندگیهایی بنا کردی
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
زخمی شکفته، حنجرهای شعلهور شدهست
داغ قدیمی من از آن تازهتر شدهست
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
دل غریب من از گردش زمانه گرفت
به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت