این جوان کیست که در قبضۀ او طوفان است؟
آسمان زیر سُم مرکب او حیران است
آنچه در سوگ تو اى پاکتر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه چه غمناک گذشت
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی