از فرّ مقدم شه دین، ختم اوصیا
آفاق، با بَها شد و ایّام، با صفا
خدایا، تمام مرا میبرند
کجا میبرندم، کجا میبرند؟
نرسد اگر به على كسى، به كجا رود؟ به كجا رسد؟
به خدا قسم كه اگر كسى، به على رسد، به خدا رسد
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی