گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
سر و پای برهنه میبرند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ همسفران بر امام شد
حق میشود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار