تماشا کن تکان شانهها را
حکایت کن غم پروانهها را
آوای نسیم و باد و باران
آهنگ قشنگ آبشاران
دل گفت مرا علم لَدُنّی هوس است
تعلیمم کن اگر تو را دسترس است
کاش تا لحظۀ مردن به دلم غم باشد
محفل اشک برای تو فراهم باشد
یا ازلیَّ الظُّهور، یا ابدیَّ الخفا
نورُک فوقَ النَّظر، حُسنُک فوقَ الثنا
ما طائر قدسیم، نوا را نشناسیم
مرغ ملکوتیم، هوا را نشناسیم
در سینه اگرچه التهابی داری
برخیز برو! که بخت نابی داری