ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
آسمان بیشک پر از تکبیرة الاحرام اوست
غم همیشه تشنۀ دریای ناآرام اوست
نام تو عطر یاس به قلب بهار ریخت
از شانههای آینه گرد و غبار ریخت
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد