شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
از کشتهاش هم بترسید، این مرد پایان ندارد
مُلکی که او دارد امروز، حتی سلیمان ندارد
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها