بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
ای خداوندی که از لطف تو جاه آوردهام
زآنچه بودستم گرفته بارگاه آوردهام...
کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در
سینۀ آیینه را میشد سپر دیوار و در
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند