گر بر سر نفس خود امیری، مردی
ور بر دگری نکته نگیری، مردی
بیا که عزم به رفتن کنیم اگر مَردیم
بیا دوباره به شبهای کوفه برگردیم
کربلای عمر هرکس بیگمان خواهد رسید
روز عاشورای ما هم یک زمان خواهد رسید
شراره میکشدم آتش از قلم در دست
بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟