نوربخش يقين و تلقين اوست
هم جهانبان و هم جهانبين اوست
بیا که عزم به رفتن کنیم اگر مَردیم
بیا دوباره به شبهای کوفه برگردیم
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی
شراره میکشدم آتش از قلم در دست
بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟