دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم