در این حریم هر که بیاید غریب نیست
هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست
شهد حکمت ریزد از لعل سخندان، بیشتر
ابر نیسان میدمد بر دشت، باران، بیشتر
کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در
سینۀ آیینه را میشد سپر دیوار و در
در روزگاران غریبی، آشنا بودى
تنها تو با قرآن ناطق همصدا بودی