قسم به ساحتِ شعری که خورده است به نامم
قسم به عطر غریبی که میرسد به مشامم
دست من یک لحظه هم از مرقدت کوتاه نیست
هرکسی راهش بیفتد سمت تو گمراه نیست
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید
در روزگاران غریبی، آشنا بودى
تنها تو با قرآن ناطق همصدا بودی