کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
کربلای عمر هرکس بیگمان خواهد رسید
روز عاشورای ما هم یک زمان خواهد رسید
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
آزادگی ز منّت احسان رمیدن است
قطع امید، دست طلب را بریدن است
پیری رسید و مستی طبع جوان گذشت
ضعف تن از تحمّل رطل گران گذشت