سحر در حسرت دیدار تو چون ماه خواهد رفت
غروب جمعهای در ازدحام آه خواهد رفت
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
مهر خوبان دل و دین از همه بیپروا برد
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است