الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
آسمان بیشک پر از تکبیرة الاحرام اوست
غم همیشه تشنۀ دریای ناآرام اوست
آهای باد سحر! باغ سیب شعلهور است
برس به داد دل مادری که پشت در است
نام تو عطر یاس به قلب بهار ریخت
از شانههای آینه گرد و غبار ریخت
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟