قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت