در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو
روزگار سادۀ تو، حجرۀ رنگین تو
سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین
در محضر عشق امتحان میدادی
گویی که به خاک، آسمان میدادی
جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی
زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش