دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
دریای عطش، لبان پر گوهر تو
گلزخم هزار خنجر و حنجر تو
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا
تا لوح فلق، نقش به نام تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام تو گرفت