باید برای درک حضورش دعا کنیم
خود را از این جهان خیالی جدا کنیم
انگار که این فاصلهها کم شدنی نیست
میخواهم از این غم نسرایم، شدنی نیست
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
دلم کجاست تا دوباره نذر کربلا کنم
و این گلوی تشنه را شهید نیزهها کنم
هوای بام تو داریم ما هواییها
خوشا به حال شب و روز سامراییها
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من